بدون عنوان
سلام خوشگلم.روز سوم عید رفتیم ساوه .عکسای ساوه رو میذارم.
دینا و آبان عزیز
دینا و تبسم.ماشین تبسم رو سوار شده بودی دیگه پیاده نمیشدی.کلی گریه کردی . جیغ زدی به خاطر این ماشین.
دینا.تبسم وطه عزیز
اینجا هم تو جاده هست که تا گوسفندهارو دیدی گریه کردی که من میخوام برم پیش ببعی .ما هم زدیم کنار تا خانم بره ببعی ببینه با مامان جون داری میری پیش ببعی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی