خانه اسباب بازی
خانه اسباب بازی سلام عزیز دل مامان فدای اون نگاه معصومت بشم من.
وای دینا من و کشتی از بس گفتی میخوام برم مسسه(مدرسه) بردمت مهد
بببینم چه کلاسهایی برای تو داره ساعت مهد زیاده تو خسته میشی رفتیم
خانه
اسباب بازی کلی ذوق کردی رفتی با بچه ها بازی کردی . اصلا نمیگفتی مامانم
کو؟مامان هست نیست .اینم چند تا عکسی که
انداختم.
اینجا داری نقاشی که کشیدی به من نشون میدی.الهی من فدات بشم همش
خط خطی کردی قربونت برم
خیلی بهت خوش گذشته بود تا اومدیم خونه گفتی بابا الو کنم تا بابا الو گفت
شروع کردی تعریف کردن که رفتم مسسه ... کلی حرف زدی بابا هم گفت برات
جایزه میخره میاره که وقتی آورد عکسشو میندازم.
انقدر تو رو دوست دارم که هیچکسی کسی رو اینطوری دوست نداشت...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
