تولد بابا
دخترم 2 مهر تولد بابا بود.شانس اونروز برامون مهمون اومد من نتونستم انجور که میخواستم
برای بابا تولد بگیرم کیک خودم درست کردم ولی بازم خودم خوشم نیومد همهم گفتن
خوشمزه شده ولی من میخواستم خامه هم بذارم ولی نرسیدم اصلا برم بیرون .خلاصه گذشت
و بابا 28 سالگی هم فوت کرد.
همسر عزیزم از وقتی شریک زندگی ام شده ای هر روز بیشتر دیروز دوستت دارم وجود نازنینت
بهترین تکیه گاه و مهربانیهایت بزرگترین دلیل برای زنده ماندن من است
وجود تو تنهاترین هدیه گرانبهایی بود که خداوند من را لایق آن دانست وهدیه من به تو
نازینین قلب عاشقی است که فقط برای تو می تپد
عاشقانه و صادقانه دوستت دارم
گاهی وقت ها...اگه هزاران کلمه رو هم قربونی کنی نمیشه...
پس بهتره با تموم قلبت حق مطلب رو ادا کنی
امشب شب تولد بهترینمه...
وتبریک تولدش حتی گوشه ای از احساس دلم رو نمی تونه بیان کنه
ولی خیلی ساده به پاس تموم بودن هاش می تونم بگم
دوست دارم همسر عزیزم