خونه مامان جون
دیروز رفتیم خونه مامان خودم شاینا هم اونجا بود کلی باهم بازی کردین یه سبد که مامان جون تازه خریده بود رو پیدا کردین شده بود اسباب بازی شما دوتا انگار بهترین بازی بود برای شما .
این سبد جا رخت بود.
شاینا رفته تو کیف من فضولی که دیدمش.
جیگر خاله فدای اون خنده های قشنگت.لباشو رژ لب زده بود.تا فهمید من دیدمش مثلا خودشو لوس کرده.فدات بشم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی